زبْرمو [زیستشناسی - علوم گیاهی] ویژگی نوعی کرکپوش پوشیده از کرکهای متراکم و زبر و خمیده و غالبا تخت با قاعدهای غدهمانند ...
واژههای مصوب فرهنگستان
خط دار، شیار دار، دارای موهای زبر، دارای کرک و ابریشم های راست سایر معانی: (گیاه شناسی) خارچه دار، سخت موی دار، دارای مویچه های شق و سفت (مانند برخی برگ ها)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ویژگی نوعی کرکپوش پوشیده از کرکهای متراکم و زبر و خمیده و غالبا تخت با قاعدهای غدهمانند [زیستشناسی - علوم گیاهی]