پرهیز، ریاضت، سخت گیری، تروشرویی، سادگی زیاد از حد، عبوسی سایر معانی: سختی، صرفه جویی و سختی کشیدن (به واسطه ی جنگ یا بحران اقتصادی و غیره)، مشقت، زهد، سادگی، بی پیرایگی، سادگی زیاده از حد ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نزدیکی، دقت، خشک دستی، خست [نساجی] ترکم
ایین پاک دینان مسیحخی سایر معانی: ایین پاک دینان مسیحخی
عبوسی سایر معانی: سختی، سخت گیری، درشتی، تندی