جاخالی، جاخالی دادن سایر معانی: (به ویژه در فوتبال امریکایی) با دست کشیده به جلو حریف را عقب راندن، حریف را با مشت جلو امده از خود دور کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راستباتوم [علوم نظامی] ← باتوم
واژههای مصوب فرهنگستان
[عمران و معماری] نهر مستقیم - کانال مستقیم
[نساجی] تیغه تمیز کننده لبه صاف
[عمران و معماری] تلمبه با جریان مستقیم
[نساجی] نخ کشی راست یا متوالی
[نفت] حفاری چاه راست
[برق و الکترونیک] ظرفیت خط - مستقیم مشخصه خازن متغیر که هنگامی به دست می اید که رتور دارای ورقه های شکل داده شده به گونه ای است که ظرفیت به طور مستقیم با زاویه گردش تغییر کند .
[کامپیوتر] کد خط مستقیم، کد مستقیم .
[حسابداری] استهلاک به روش خط مستقیم [ریاضیات] استهلاک مستقیم
[حسابداری] روش خط مستقیم (استهلاک) [عمران و معماری] روش خط مستقیم [ریاضیات] طریقه ی مستقیم، روش خط مستقیم، روش مستقیم
[برق و الکترونیک] طول موج خط - مستقیم مشخصه خازن متغیر که هنگامی به دست می آید که روتور دارای صفحات شکل داده شده به گونه ای است که طول موج مدار تشدید شامل خازن، به طور مستقیم با زاویه گردش ت ...