ذخیرهسازی [رایانه و فنّاوری اطلاعات] فرایند انباشتن دادهها و اطلاعات در حافظه
واژههای مصوب فرهنگستان
شبکۀ ذخیرهسازی [رایانه و فنّاوری اطلاعات] شبکه یا بخشی از یک شبکۀ سازمانی که تنها برای ذخیره کردن و انباشتن دادهها با هدف پشتیبانگیری یا بازیابی آنها به کار میرود|||م ...
خدمات اَبری انبارش [رایانه و فنّاوری اطلاعات] نوعی خدمات انبارش که ازطریق محیط اَبرواره در اختیار کاربران داخلی یا خارجی گذاشته میشود، مانند خدمات پشتیبانگیری و بایگانی و بازیابی ...
[کامپیوتر] بلوک ذخیره .
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میانگیر انباره
[کامپیوتر] مدار ذخیره .
ضریب ذخیرهسازی [مهندسی محیط زیست و انرژی] ← ذخیرهپذیری
فشردگی انباره
[ریاضیات] هزینه ی انبار داری، هزینه ی انبار
ذخیرهساز [رایانه و فنّاوری اطلاعات] محل ذخیرهسازی دائمی یا نیمهدائمی دادههای رقمی، که بیشتر به دیسک یا نوار اطلاق میشود ...
دستگاه انبارش [کامپیوتر] دستگاه انباره، انباره ف دستگاه ذخیره سازی، دستگاه ذخیره . [نساجی] وسیله آماده سازی و ذخیره سازی پود
[کامپیوتر] روبرداری حافظه .