ادم بی تربیت سایر معانی: (در اصل: واژه ای که توسط دانشجویان دانشگاه های انگلیس در اطلاق به نوکران و مستخدمان به کار برده می شد)، آدم کم سواد و ناوارد به مبادی آداب، بی تربیت، جوزعلی، فرومایه ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
راسوی متعفن امریکایی، ادم بد رفتار یا پست، فریفتن، شکست دادن سایر معانی: (جانور شناسی) راسوی گندناک، گندراسو (تیره ی mustelidae که گوشتخوار و بومی امریکای شمالی است و هنگام خطر ماده ی بسیار ...