درجه، مرتبه، پله، نردبان، پلکانی، پله کان سایر معانی: (معمولا جمع) پلکان، راه پله (stairway هم می گویند)، پله ها، (یک عدد) پله، یکی از پلکان [عمران و معماری] پلکان - پله [مهندسی گاز] پله، پل ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] روشی که در نماشهای تصویری برای نمایش خط رسم شده در زاویه ای به غیر از 45 درجه افقی یا عمودی بکار می رود .
پله کان، راه پله، پاگرد، پله کان نردبانی سایر معانی: پلکان، پله ها، رازینه [عمران و معماری] پلکان - پله [برق و الکترونیک] پلکانی [کوه نوردی] طول پلکانی
[آمار] روش پلکانی
[برق و الکترونیک] تابع پلکانی
نردبان، پله کان عمودی سایر معانی: پلکان عمود (مانند پلکان منار که عمود و مارپیچ است)، پلکان ستونی [عمران و معماری] آشکوب - فضای پله کان
نهانى، غیر مستقیم، پلکان پشت
[عمران و معماری] پلکان مرکب
پلکان مارپیچ
1- تنزل رتبه دادن 2- بیرون راندن
بالارو، پله برقی، پله روان سایر معانی: رجوع شود به: escalator، escalator پله روان
[عمران و معماری] راه پله مارپیچی