لک [شیمی] آنچه از تغییر نامطلوب رنگ براثر تماس با مادهای خارجی پدید میآید|||متـ . لکه 3
واژههای مصوب فرهنگستان
[نساجی] مقاوت پارچه در برابر لکه شدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] چوب اطلس
[زمین شناسی] استینیریت - رجوع شود به heterogenite.
لکشدگی [مهندسی بسپار] دگررنگش موضعی و نامطلوب سطح
[عمران و معماری] لکه دار شدن [نساجی] تغییر رنگ - لکه گذاری سطحی - رنگرزی ضعیف و بی ثبات سطحی - قابلیت رنگ پذیری مختصر پارچه، کاغذ، چرم و غیره - لکه گذاری غیر منتظره در عملیات نساجی [پلیمر] ل ...
پاداُکسندۀ لکهزا [مهندسی بسپار - تایر] پاداکسندهای که محصولات اکسایش آن رنگی و اغلب زرد است و بنابراین باعث رنگی شدن بسپار یا مادۀ مجاور بسپاری میشود که از آن محافظت ...
[نساجی] خواص لکه پذیری ( منسوج )
ضد زنگ، زنگ ناپذیر سایر معانی: بی لک، بی پیسه، پاد زنگ، زنگ نزن [عمران و معماری] ضدزنگ [نساجی] ضد زنگ - ضد لکه
[مهندسی گاز] آهن ضدزنگ
پرهیزکننده، پرهیزگار، کسیکه ازاستعمال مسکرات پرهیزدارد
رنگآمیزی اسیدمقاوم [زیستشناسی - میکربشناسی] نوعی رنگآمیزی افتراقی برای شناسایی اندامگانهای اسیدپای که به روشهای مختلف انجامپذیر است ...