هاگ ریز، تخم میکروب ریز، خردهاگ سایر معانی: (گیاه شناسی) ریز هاگ
دیکشنری انگلیسی به فارسی
رجوع شود به: teliospore، هاگ کامل وبالغ قارچ در اخر دوره باروری
(گیاه شناسی - برخی قارچ ها) سخت هاگ، جدارصخیم اخرین مرحله ایجاد قارچ موجد زنگ گیاهی
باطری، پیل، خانه، حفره، سلول، یاخته، حجره، زندان تکی، سلول یکنفری سایر معانی: (زیست شناسی) یاخته، (در زندان) اتاقچه، سلول زندان، زندان یک نفری، (در حزب و غیره) کوچکترین واحد سازمانی، ریز یکا ...
تخمک، یاخته ماده، سلول نطفه ماده سایر معانی: (زیست شناسی) تخمک [علوم دامی] تخمک ؛ سلول تولید مثلی (گامت) حیوان ماده .
یاختهای تولیدمثلی در گیاهان بیگل، قارچها، سرخسها و تعدادی از باکتریها که در چرخۀ زندگی یا تکثیر آنها نقش دارد [زیستشناسی - علوم گیاهی] ...
واژههای مصوب فرهنگستان
هاگ مولد فساد در قوطیهای کنسروی که بهخوبی خنک نشده باشند [علوم و فنّاوری غذا]