جعل [رایانه و فنّاوری اطلاعات] روشی برای دستیابی غیرمُجاز به رایانهها یا شبکههای رایانهای ازطریق ارسال پیام یا نشانی اینترنتی فردی دیگر ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[کامپیوتر] نگاه کنید به spoofing .
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خبردروغ سایر معانی: (جمع) اکاذیب، شایعات تهمت آمیز، اراجیف، ترهات، خبردروه [زمین شناسی] اراضی مارنی ورسی
تقلید کردن، کپیه کردن سایر معانی: سرمشق قرار دادن، پیروی کردن (از کار کسی)، تاءسی کردن به، تقلید درآوردن، نوا درآوردن، ادای کسی را درآوردن، والوچیدن، نسخه برداشتن، روبرداری کردن، بدل سازی کر ...
کردار، کنایه، گوشه، مسخره، شوخی، بذله، لطیفه، خوش مزگی، طعنه، تمسخر، مزاح، بذله گویی، ببازی گرفتن، مزاح گفتن، شوخی کردن، خنده کردن، استهزاء کردن، تمسخر کردن سایر معانی: سخره، دست اندازی، مضح ...
نقض عهد، خیانت، غدر، پیمان شکنی، بی دینی سایر معانی: نابکاری، نق عهد