گسترده، باز کردن سایر معانی: (معمولا با: out) پهن کردن یا شدن، گسترده کردن یا شدن، از هم جدا کردن، شیب دار کردن، پخ کردن، (در یک سو) فراخ تر کردن، (به ویژه دهانه ی در و پنجره) دهانه ای که یک ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
الکترونیک : ارائه سى [برق و الکترونیک] نمایشگر « سی» صفحه ی نمایش مستطیلی رادار که در آن هدفها با نقاط روشن نشان داده می شوند و سمت و زاویه ی ارتفاع هر هدف به ترتیب توسط مختصات افقی و عمودی ...
[کامپیوتر] نمایش ویدیویی تلفیقی ؛ نمایشگر ویدیویی مرکب
[کامپیوتر] آداپتور صفحه نمایش
[کامپیوتر] طرح نمایش
[کامپیوتر] پیش نمای تصویر
[کامپیوتر] جلوه دادن تصویر
فهرست انتخاب نمایشی [کامپیوتر] فهرست نمایش
[کامپیوتر] صفحه نمایشگر [برق و الکترونیک] صفحه نمایش [ریاضیات] صفحه نمایش، پرده نمایش
[کامپیوتر] سطح نمایش
واحد نمایشگر [کامپیوتر] واحدنمایش ؛ واحد نمایشگر
[کامپیوتر] صفحه نمایش اسکن دوگانه