جن، مایه ترس ووحشت، لو لو سایر معانی: لولو، مایه ترس ووحشت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خیال، شبح، روح، منظر، ظاهر فریبنده سایر معانی: تاردیس، تیره پیکر، هر چیز خوف انگیز، دیو، مترسک، لولو، هیولا، وهم، توهم، نهازش، گمان پریشی، سایه ( مانند)، دروغین، تو خالی، پوچ، توهمی، نهازشی، ...
ملاقات کننده، مهمان، زائر، دیدارگر سایر معانی: شبح، روح، مهاجر، سیاح، سیار