نادان، ابله سایر معانی: احمقانه، نابخردانه، وابسته به خر، الاغ مانند، بی شعور، خرصفت
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ابتدایی، بچگانه، مربوط بدوران کودکی سایر معانی: کودکانه، خردسالانه، وابسته به نوزاد، کودک مانند، غیرعاقلانه، (به ویژه در زمین شناسی) در مراحل اولیه، در دوران آغازین، جوان، بچگی
تمرین نکرده، فاقد تمرین، ناورزیده، بی تجربه