رگههای همژن [کشاورزی - زراعت و اصلاح نباتات] دو یا چند رگه که فقط ازنظر یک ژن یا مکان ژنی متفاوت هستند
واژههای مصوب فرهنگستان
دارای یک منشا، دارای شکل ژنتیکی یکسان، جور زاد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[معدن] منحنی هم میل (ژئوفیزیک)
[زمین شناسی] خطوط هم ارز
نقشۀ همانحراف [مهندسی نقشهبرداری] نقشهای که در امتداد خطوط آن انحراف مغناطیسی در یک تاریخ مشخص ثابت است
خط هممقدار [ژئوفیزیک] هر خطی بر روی نقشه که نقاطی با کمیت یکسان را به هم متصل میکند
کافتآمایشی [زیستشناسی - میکربشناسی] مربوط به کافتآمایی
پرده اى که معده رابدیوارعقبى شکم مى پیوند د، معده بند، ناحیه ناف
[پلیمر] گرانروی مذاب
بیزار از ازدواج سایر معانی: بیزار از ازدواج
بیزاری از ازدواج سایر معانی: تنفر از ازدواج، ازدواج گریزی، نکاح گریزی
زنستیزی [روانشناسی] نفرت از زنان یا حقیر شمردن آنها