[نساجی] صابون خیاطی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] بررسی با لایه کف صابون
(گیاه شناسی) درخت صابون (quillaja saponaria از خانواده ی rose - بومی امریکای جنوبی)، درخت صابون
بندق سایر معانی: (گیاه شناسی)، تیره ناترک، بندق (جنس sapindus از خانواده ی soapberry)، درخت بندق
[نساجی] آبکشی
صابون سازی سایر معانی: صابون سازی
کف صابون سایر معانی: آب صابون (به ویژه اگر حباب و کف داشته باشد)، suds : کف صابون، اب صابونی، کف صابون [نساجی] آب و صابون - کف صابون
[شیمی] صابون حیوانی
[خودرو] گریس صابون باریم
صابون سبز (که به رنگ سبز و از پتاسیم هیدروکسید و روغن های نباتی و الکل بوده و در مداوای امراض پوستی به کار می رود)، صابون ملایمی که از روغنهای گیاهی تهیه میشود
[خودرو] صابون کلسیم(اهک)
[شیمی] صابون مایع