رنگ ارغوانی مایل بسیاه، رنگ سیاه سنگ لوحی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] شیست خاک رسی
[سینما] تقه الکترونیک
قلم تخته سنگ
[زمین شناسی] اسپار اسلیتی - رجوع شود به shiver spar (اسپار تکه ای، اسپار پاره ای).
شبیه سنگ لوح سایر معانی: شبیه سنگ لوح
غرغرو، همیشه شاکی، ایرادگیر همیشگی، سابقه ی خوب، پرونده ی بی عیب و نقص
[زمین شناسی] سنگ لوح زاجی رجوع شود به alum shale.
[سینما] تخته تقه خودکار / کلاکت اتوماتیک
[کامپیوتر] مترجم آدرس پویا ؛ مترجم نشانی پویا
[زمین شناسی] اسلیت گره دار
بد ترجمه کردن، ترجمه غلط کردن سایر معانی: اشتباه ترجمه کردن