اتاق مهمانگریخته [گردشگری و جهانگردی] اتاقی که مهمان آن، بدون پرداخت صورتحساب، مهمانخانه را ترک کرده است |||متـ . مهمانگریخته ...
واژههای مصوب فرهنگستان
رهبر، کاپیتان، فرمانده یا خلبان هواپیما، ناخدای کشتی، فرمانده کشتی بازگانی، جست و خیزکننده سایر معانی: (شخص یا چیز) جهنده، خیزان، ورجه، رجوع شود به: saury، (جانور شناسی) پروانه ی جهنده (تیره ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(انواع ماهی های گوبی goby که قادرند از آب به لجن زار بروند و حتی مدتی در هوای آزاد بمانند) گل پیما
سروان، ناخدا سایر معانی: سالار، سرور، میاندار، سردسته، سرفرمانده، سروری کردن، خلبانی (و ناخدایی و سروانی و غیره) کردن، (ارتش) سروان، (نیروی دریایی) ناخدا یکم (فرمانده ی یگان شناور)، (هواپیما ...
کالسکه، اتوبوس، مربی، مربی ورزش، واگن راه اهن، خانه متحرک، معلمی کردن، رهبری عملیات ورزشی را کردن سایر معانی: (ورزش و هنر پیشگی و غیره) مربی، سرپرست امور ورزشی، سرمربی (بیشتر می گویند: head ...
هدایت کردن، کشتیرانی کردن سایر معانی: (کشتی یا هواپیما) ناوبری کردن، راندن، (عامیانه) راه رفتن، راه خود را بازکردن، رهگشایی کردن، (نادر) با کشتی سفر کردن، هدایت کردن هواپیماو غیره، طبیعت، ذا ...
رهبری، گوساله پرواری، بردن، اداره کردن، راهنمایی کردن، هدایت کردن، راندن سایر معانی: (اتومبیل یا کشتی و غیره) راندن، (مجازی) هدایت کردن، رهبری کردن، پیشوایی کردن، کشاندن، رساندن، هدایت شدن، ...
اتاقی که مهمان آن، بدون پرداخت صورتحساب، مهمانخانه را ترک کرده است |||متـ . مهمانگریخته [گردشگری و جهانگردی]