[عمران و معماری] سازه اسکلتی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] غیر اسکلتی بدون اسکلت؛ خصوصا به اسفنج ها گفته می شود.
[زمین شناسی] دیوار اسکلتی مرکب مانند آنچه در مقاطع بریوزوآهای انولامیت دیده می شود، یک دیوار آهکی شده بوسیله روپوست های واقع در لبه رشد کننده در هر دو طرف که معمولاً یک الگوی زیرساختاری متقا ...
حالت تدفین [باستانشناسی] حالت و وضعیت قرار دادن جسد در درون گور
واژههای مصوب فرهنگستان
لاشه مانند، جسدوار، دارای رنگ پریده و مرده سایر معانی: جسد مانند، لاش سان، نعش مانند، رنگ پریده و نزار
بی ثمر، زننده، لاغر، نحیف، بد قیافه سایر معانی: لاغر و استخوانی، نزار، دارای چشمان گود افتاده و رنگ پریده (در اثر گرسنگی یا مرض یا کهولت)، تکیده، لاغر مردنی، بی آب و علف، بی حاصل، بایر، لاغر ...
نحیف سایر معانی: دراز و لاغر، استخوانی و بلند، بلند و باریک، لندوک، درازناک، لق لقو، (گیسو) صاف و شل (بی فر و بی حالت)، (چمن و غیره) کم پشت، تنک، لاغر، خمیده، خمار
ساختمانی، وابسته به ساختمان، وابسته به بنا سایر معانی: ساختاری، ساختی، وابسته به بنایی [عمران و معماری] ساختمانی [برق و الکترونیک] ساختاری [ریاضیات] ساختاری [پلیمر] سازه ای، ساختی ...
لاغر، شاخه دار، ترکه مانند سایر معانی: لاغر و ظریف، ترکه ای، چیله مانند، twigged شاخه دار
زدودن پوست و گوشت و دیگر بافتها از استخوان مرده [باستانشناسی]