خواننده، سراینده، اواز خوان، خنیاگر، سرود سرا، نغمه سرا سایر معانی: اسحاق باشویس سینگر (نویسنده ی امریکایی)، آوازخوان، پرنده ی آوازخوان، شخص یا چیزی که ترنم می کند
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] قضیه ی شاخص عطیه-سینگر
خواننده، تصنیف خوان
رجوع شود به: meistersinger
هر یک از شعرای غنایی آلمان در سده های 12 تا 14، شاعر غزل سرای آلمانی در سده های 21تا 41میلادی
[زمین شناسی] نوعی کانی - فرمول شیمیایی:Bi3(AsO4)2O(OH)
(در اپرا) خواننده ی اول، خواننده برجسته زن اپرا یا کنسرت
اواز خوان، نغمه سرا، غزل خوان سایر معانی: خواننده، آوازخوان، ترانه نویس، چامه چرا
زن اواز خوان سایر معانی: زن اواز خوان
نغمه سرای سیار سایر معانی: (فرانسه و ایتالیا و اسپانیا در سده های 11 تا 13)، شاعر بزمی، نغمه سرا، شاعر بزمی ونوازنده دوره گرد قرون 11 الی 31 فرانسه