[حسابداری] قیمت میانگین(متوسط عددی)
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] کاراکتر ساده
[ریاضیات] مرز ساده ی بسته
[ریاضیات] منحنی ساده ی بسته
[نساجی] رنگهای ساده - رنگهای اولیه
[ریاضیات] شرط ساده
[ریاضیات] پیوستگی ساده، همبندی ساده
[ریاضیات] عکس ساده
[شیمی] شبکه مکعبی ساده
قوس ساده [حملونقل ریلی] قوسی که دارای شعاع ثابت است
واژههای مصوب فرهنگستان
واسپارش تکمرحلهای [باستانشناسی] واسپارشی که در یک مرحله انجام میشود
رجوع شود به: linear equation، معادله خطی [ریاضیات] معادله ی ساده