رجوع شود به: bag lady
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] خیابان تجاری
خرید اجبارگونه [روانشناسی] خرید چیزهایی که عموما مورد نیاز خریدار نیست و غالبا در وسع او نمیگنجد
واژههای مصوب فرهنگستان
خرید رایانهای [رایانه و فنّاوری اطلاعات] خرید ازطریق اینترنت
[حقوق] مساعدترین قانون را جستجو کردن
خریدارى
بازار بزرگ، مرکز فروش، جای بازرگانی سایر معانی: (محل بازرگانی) بازار، سوداگرخانه
خرید کالا یا خدمات ازطریق تلویزیون و تلفن و اینترنت [عمومی]
بازاری بزرگ در فضای باز با مغازههایی که در یک ردیف قرار گرفتهاند و محل عبور عابران پیاده در جلوی آنها قرار دارد [عمومی]