پر سر و صدا سایر معانی: 1- خلنده، آژنده، سوراخ کننده 2- نافذ، هناینده، تیز، بلند، کرکننده، تیزبین، مافذ، سورا کننده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
برداشت بازتابی [ژئوفیزیک] بهکارگیری روش لرزهنگاری بازتابی (seismic-reflection method) برای تهیۀ نقشۀ ساختار زمینشناختی و عارضههای چینهشناختی ...
واژههای مصوب فرهنگستان
وابسته به ورزش، ورزشی، ناوردی، مسابقه ای، ورزش دوست، ورزشکار، جوانمرد، منصف، وابسته به قمار، قماری، بختی، وابسته به بخت آزمایی، (زیست شناسی) جهشی، ناروال، جنده بازی، دلیرانه، تفریح دوست، باز ...
سیخ زنی سایر معانی: 1- درد شدید و منقطع، تیر کشیدن 2- زخم (در اثر فرو کردن نه شکافتن یا بریدن)
در بسکتبال، بازیکن دفاعی که پرتابهای خوبی دارد [ورزش]
فرایند یافتن و نشان دادن اِشکال یا عیب موجود در سامانههای الکترونیکی [حملونقل دریایی]
فیلمنامهای که در آن جزئیات فنی، مانند حرکات دوربین و نوع نما قید شود و کارگردان و فیلمبردار و دیگر اعضای گروه فنی از این فیلمنامه استفاده کنند [سینما و تلویزیون] ...
نوعی کمانگیری که در آن رقابت بر سر هرچه دورتر پرتاب کردن تیر است [ورزش]