[زمین شناسی] ریف نعل اسبی ریفی نعلی شکل که از یک ریف برجی یا ریف مسطحی که با جریان موجی مسلط بر محیط، موازی است، شکل گرفته است. رئوس این ساختار در جهت وزش باد کشیده شده و قسمت های درونی آن د ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(معماری) طاق نعل اسبی، طاق ضربی نعلی
[برق و الکترونیک] آهنربای نعل اسبی نوعی آهنربای دائمی یا الکتریکی که هسته ی آن به شکل نعل اسب یا U است و در نتیجه قطبهای آن در نزدیکی هم قرار می گیرند.
سحابی نعل اسب [نجوم] ← سحابی اُمگا
واژههای مصوب فرهنگستان
[عمران و معماری] مقطع نعل اسبی
[زمین شناسی] نیمرخ نعل اسبی، مقطع نعل اسبی
[سینما] ضامن پایین (در دوربین )
[نفت] کفشک ساینده
گالش، روکفشی سایر معانی: کفش پوش
[زمین شناسی] کفشک شمع
[کوه نوردی] کتانی سنگ، کتانی سنگنوردی