(خوراکپزی) بریانی گوشت و سیب زمینی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
(گیاه شناسی) چنته ی چوپان، کیسه کشیش (capsella bursa-pastoris)
(انجیل) شبان نیکو (در اشاره به عیسی)
(مرد یا زن) روحانی، کاتوزی، کشیش
گله دار، چوپان، دام دار سایر معانی: صاحب مزرعه بزرگ، مالک رنچ، گاوچران، کابوی، مالدار، ranchero جنوب امر
(امریکا) 1- سوار بر اسب گله را هدایت کردن 2- با سختگیری و ظلم اداره کردن
رهبری، گوساله پرواری، بردن، اداره کردن، راهنمایی کردن، هدایت کردن، راندن سایر معانی: (اتومبیل یا کشتی و غیره) راندن، (مجازی) هدایت کردن، رهبری کردن، پیشوایی کردن، کشاندن، رساندن، هدایت شدن، ...