[حسابداری] کار گروه سهامداران نهادی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حسابداری] سهام صادر شده [حقوق] سهام صادره، سهام منتشره
[حسابداری] سهامداران اقلیت [حقوق] صاحبان اقلیت سهام
[حقوق] صاحب اسمی سهم
تیغه خیش، گاو اهن، اهن خیش سایر معانی: تیغه ی خیش، سپار، سر خیش، ploughshare گاو اهن
سهام ممتاز، سهام مقدم
سهام ممتاز یا مقدم
[حسابداری] سود هر سهم
[حسابداری] سهام بازخرید شده
[ریاضیات] سهام منتشر نشده، سهام توزیع نشده
[ریاضیات] سهم نشر نشده