[سینما] نسخه منفی تفکیکی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[سینما] تفارق احباب
[حقوق] اصل تفکیک قوا
[ریاضیات] تفکیک متغیر ها
منطقۀ جداسازی [حملونقل دریایی] منطقهای که در آن مسیر حرکت کشتیها در چارچوب طرح جداسازی تردد از هم جدا شده است
واژههای مصوب فرهنگستان
جدایی زاویهای [نجوم] فاصلۀ ظاهری (apparent distance) بین دو جِرم سماوی برحسب درجه
[برق و الکترونیک] جدایی زاویه ای
جدایش بیهنجاری [ژئوفیزیک] هریک از روشهای پردازش برای جداسازی اثرهای گرانی یا مغناطیسی چشمههای ژرف از چشمههای کمعمق ...
جدایش لایهمرزی [فیزیک] شارشی که براثر آن در لایۀ مرزی شارش معکوس به وجود میآید و مواد کندشدۀ لایۀ مرزی را از جریان اصلی جدا میکند ...
میزان تفکیک مسیر [موسیقی] میزان همشنوی یا تداخل نشانک بین دو مسیر
[سینما] روش نقابگذاری الکترونیک با تفکیک رنگ colour sepa
[سینما] برهم گذاری به روش تفکیک رنگ - کروماکی