[عمران و معماری] میله آببند
دیکشنری انگلیسی به فارسی
قیرپوشه [حملونقل درونشهری - جادهای] نوعی قیر که در هنگام عریان شدن مصالح سنگی آسفالت برای ترمیم به کار میرود
واژههای مصوب فرهنگستان
محاصره کردن، مهر و موم کردن سایر معانی: توسط پلیس محاصره کردن، ممنوع الورود کردن [عمران و معماری] درزبندی - روزنه بندی
چراغ جلوی یکپارچه [قطعات و اجزای خودرو] چراغ جلویی که عدسی و کاسه و لامپ و دیگر اجزای آن بهصورت یکپارچه به یکدیگر متصل است و در صورت خرابی یک جزء باید کل واحد را تعویض کرد ...
[آب و خاک] محفظه سربسته
مزایده [اقتصاد] نوعی حراج که در آن همه خریداران بالقوه، قیمت پیشنهادی خود را بهصورت همزمان و در پاکتهای دربسته به حراجگذار (auctioneer) میدهند ...
بتونه یا استری رنگ، شکارچی گوساله ماهی، مهر زن سایر معانی: (شخص یا چیز) درزگیر، رخنه گیر، آب بند، زاموسکه، بتانه، آستر، روزن گیر، شکارچی سیل، صیاد سیل، مهردار [عمران و معماری] سیلر ...
شکارگاه سیل، محل صید سیل ها، پرورشگاه خوکان ابی
[عمران و معماری] سیلکوت - روکاری سیاه - روکش نرم - رویه آببند
[آب و خاک] تاثیرات سله (اندوده بستن)
آببندی پوشش آندی [خوردگی] فرایندی که با جذب یا واکنش شیمیایی یا سایر سازوکارها، مقاومت پوشش آندی را در برابر خوردگی و زنگزدگی افزایش میدهد و ماندگاری رنگ پوشش را بیشت ...
[پلیمر] ویژگی جوش پذیری