درز بین دو لبۀ بدنۀ قوطی [علوم و فنّاوری غذا]
واژههای مصوب فرهنگستان
درز بین در و بدنۀ قوطی [علوم و فنّاوری غذا]
نوعی دستگاه که در آن درزگیری با میلۀ داغ انجام میشود [علوم و فنّاوری غذا]
بهکارگیری شناورهای اقیانوسپیمای حمل تجهیزات و مواد نظامی در پشتیبانی از نیروهای نظامی کشور و نیروهای ترابری راهبردی [علوم نظامی]
خشکی کنار دریا|||متـ . ساحل 1 [ژئوفیزیک]
کوه زیردریایی منفرد با ارتفاع بیش از هزارمتر از بستر دریا [زمینشناسی]
روکشی از قیر برای مقابله با اثرات ناشی از ترمزگیری و شتابگیری و گردش وسایل نقلیه و مقاوم در برابر تردد بسیار [حملونقل درونشهری - جادهای] ...
نوعی بیماری که در آن پاها و گاه دستها دچار اتساع در رگهای مجاور پوست و درد سوزناک همراه با بالا رفتن دما و سرخی میشوند [علوم پایۀ پزشکی] ...
کتابچهای حاوی مشخصات و سوابق هر دریانورد که عالیترین مرجع دریایی هر کشور صادر میکند [حملونقل دریایی]
صندلیای در اتاقک خلبان که خدمۀ پرواز از آن استفاده نمیکنند، اما سایر خدمۀ مجاز هواگَرد میتوانند آن را اشغال کنند [حملونقل هوایی] ...
صندلی ایمنی برای نشستن کودک در خودرو بهمنظور جلوگیری از آسیب رسیدن به او در هنگام تصادف [عمومی]
دامنۀ یک بیماری از وضعیت بدون علامت تا کشنده [علوم سلامت]