لنگر کشتی سایر معانی: (کشتیرانی) لنگر چتری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
شقایق دریایی سایر معانی: (جانور شناسی) شقایق دریایی (راسته ی actiniaria)
ابتنی دریایی کردن
رجوع شود به: sea bread) hardtack هم می گویند)
زاده دریا، دریایی
صندوقچه ملوان
رجوع شود به: spiny lobster، crayfish sea : ج، خرچنگ خاردار
رجوع شود به: devilfish، ماهی کوسه
گاو دریایی، خوک دریایی، ملوان کهنه کار سایر معانی: رجوع شود به: seal
پاریلا سایر معانی: مرغابی دریایی
(جانور شناسی) دریاپیل (نوعی سیل درشت اندام از جنس mirounga)
(جانور شناسی) بادزن دریا (انواع مرجان های دریای کارائیب به نام: gorgonia flabellum)