شنواییشناسی آموزشگاهی [شنواییشناسی] ← شنواییشناسی آموزشی
واژههای مصوب فرهنگستان
اتوبوس مدرسه [عمران و معماری] اتوبوس مدرسه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] گذرگاه مدرسه
طلبه، اموزگارالهیات
دخترکم رو یاناازموده
اصطلاح ویژه اموزشگاه
سازگان آموزشی، نظام تحصیلی
schoolbag, n•کیف مدرسه
پسر مدرسه، (پسر) شاگرد، شاگرد اموزشگاه، شاگرد دانش اموز
کودک دبستانی
کسب دانش سایر معانی: رجوع شود به: schoolmate، schooling : تدریس، تعلیم، تحصیل، هم مدرسه، هم شاگردی
دختر مدرسه، (دختر) شاگرد