دیوار درونی خندق، سراشیبی خندق، بریدن، سراشیب کردن، عمودی بریدن سایر معانی: (شیب تند صخره در لبه ی فلات یا زمین مسطح و بلند) سنگ شیب [عمران و معماری] افراز - پرتگاه [آب و خاک] شیب تند ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[زمین شناسی] پرتگاه - دیواره ای پرشیب و یا مستقیم با ارتفاع متغیر . پرتگاهها به انواع گسلی، گسلی مرکب، مثلثی و کوهپایه ای تقسیم می شوند.
[زمین شناسی] شیب پرتگاه، دامنه پرتگاه - الف) وجه نسبتا پر شیب تر کوئستا که رو به جهتی مخالف جهت شیب چینه ها دارد. مقایسه شود با: dip slope (شیب دامنه ای)؛ back slope (سراشیبی پشتی). - مترادف ...
[زمین شناسی] - رود پرتگاهی وارودی که به پایین پرتگاه جریان می یابد، مثلا جریان رو به پایین دامنه پرتگاهی کوئستا.
[زمین شناسی] پله وار،پرتگاه
[زمین شناسی] دیواره کاری گسله
(در دژها و استحکامات قدیم) دیواره ی خارجی خندق (کندک)، شیب برونی خندق [زمین شناسی] دیواره خارجی شیب بیرونی؛ در یک زمین لغزشی که توسط سطوح برشی غیر مدور پوشیده می شود. پرتگاهی که موازی با پرت ...
[معدن] پرتگاه خط گسل (زمین شناسی ساختمانی) [نفت] تندان خط گسل
[زمین شناسی] پرتگاه خط گسلی در اثر فرسایش تفریقی در طول یک گسل که باعث پایین آوردن سطح توپوگرافی و حذف یک لایه مقاوم به سمت بالاست بوجود آمده. تعیین جهت جابجایی اولیه (گسل) براساس وضعیت کنون ...
[زمین شناسی] پله گسلی صخره ای که با حرکت در امتداد گسل ایجاد می شود. پله گسلی رخنمون سطحی از گسل است، پیش از اینکه تحت تأثیر هوازدگی و فرسایش قرار گیرد.
داغ رودپیچی [زمینشناسی] نشان هلالیشکل روی دیوارۀ یک دره که براثر حرکت جانبی پیچانرود به وجود آمده است
واژههای مصوب فرهنگستان
[معدن] پرتگاه کوهپای های (زمین شناسی ساختمانی)