لیست واژه‌ها

anti trust laws

قوانین ضد انحصار (برای کنترل کارتل ها و تراست ها) [حقوق] قوانین ضد انحصار (ضد کارتل) [حقوق] قوانین ضد تراست

دیکشنری انگلیسی به فارسی

antirust paint

[شیمی] ضد زنگ، رنگ ضد زنگ

دیکشنری انگلیسی به فارسی

appointment of trustee

[حقوق] نصب امین

دیکشنری انگلیسی به فارسی

arch thrust

[عمران و معماری] رانش کمان

دیکشنری انگلیسی به فارسی

bedding thrust

[زمین شناسی] راندگی لایه بندی راندگی چینه ای، Bedding glide لغزش لایه ای.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

black rust

سیاه زنگ، زنگ (بیماری قارچی غلات و علوفه که توسط قارچ زنگ از جنس puccinia تولید می شود)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

blind trust

چشم بند اسب، قطعه ی چرمی که جلو چشم اسب می بندند، سرمایه گذاری کور (اشخاصی که به مقام های بلندپایه می رسند برای پیشگیری از هر گونه سوظن سودجویی، کلیه ی اموال خود را با اختیار تام در ید شخص د ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

brain trust

فرار مغزها (از کشور)، گروه اندیشمند (که به طور غیررسمی مورد مشورت قرار می گیرد)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

breach of trust with fraudulent intent

[حقوق] خیانت در امانت

دیکشنری انگلیسی به فارسی

calcareous crust or caliche or caliche

[زمین شناسی] قشر آهکی یک افق خاک سخت شده، که با کربنات کلسیم سیمانی شده است.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

camber thrust

رانش کجی [مهندسی بسپار - تایر] نیروی جانبی ناشی از غلتش تایر در حالت کجی، که به نیروی کناری تولید‌شده از تایر افزوده یا از آن کاسته می‌شود|||متـ . نیروی رانش ‌کجی ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

cestui que trust

[حقوق] مالک واقعی (در برابر مالک اسمی)

دیکشنری انگلیسی به فارسی

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید