با شتاب (و بدون بازخوانی و دقت) به چاپ رساندن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چاپ روزانهها [سینما و تلویزیون] فرایند چاپ نسخۀ مثبت از روی نسخۀ منفی فیلم که روزانه برای بازبینی و تصحیح انجام میشود
واژههای مصوب فرهنگستان
به شتاب تصویب یا تدوین یا مقرر (و غیره) کردن
(امریکا) دانشجویی که برای عضویت در انجمن دانشگاهی مصاحبه می کند، داوطلب عضویت انجمن دانشجویی، دانشجوی داوطلب شرکت در شبانه روزی پسرانه و دخترانه
[سینما] راش / روزانه ها
کوه راش مور (در ایالت داکوتای جنوبی - امریکا)
جزئی، بوریایی سایر معانی: نی مانند، نی سان، پوشیده از نی، پر نی، نی زار، پرحمله
رنگ پاش سایر معانی: افشانگر، قلم گرد پاش، رنگ افشان، رنگ پاش [کامپیوتر] رنگ پاش - ابزاری در برخی از برنامه های نقاشی که تاثیر رنگ پاش را شبیه سازی می کند .لبه های رنگ پاش نرم و رنگهای آن مات ...
رد کردن، انکار کردن، 1- کنار زدن، جاروب کردن 2- اهمیت ندادن
علفچین [حملونقل ریلی] ماشینی برای کندن علفها و بوتههای حریم خط آهن
[برق و الکترونیک] رمز گذاری جاروبکی یک رمز گذار با تعدادی جاروبک که اتصال الکتریکی با بخشهای رسانا واقع در روی سطح متحرک خطی یا چرخنده برقرار کرده است و اطلاعات موقعیتی را به داده های رمزی ت ...
[برق و الکترونیک] نگه دارنده جاروبک