1- بیرون رفتن، خارج شدن 2- رفتن، عزیمت کردن 3- بیرون آوردن، در آوردن 4- افشا شدن 5- منتشر شدن یا کردن، اعلام شدن یاکردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تورم شدید بازرگانى : تورم حاد
بچه دزدی کردن، ادم سرقت کردن، ادم دزدی کردن سایر معانی: آدم ربایی، آدم ربایی کردن
پراکنده شدن، پراکنده وپریشان کردن، افشاندن، پخش کردن، از هم جدا کردن، متفرق کردن سایر معانی: پاشیدن، پراکندن، فتالیدن، ولو کردن، پخش و پلا کردن، پاشیده شدن، ولو شدن، پخش و پلا شدن، متفرق شدن ...