accru(e)mentافزایش، افزونى، اجتماع، فراهم شدگى، تعلق، رسیدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حقوق] دعوی غیر مبتنی بر سند، دعوی خارج از سند
ابزار نجومی [نجوم رصدی و آشکارسازها] هر نوع تلسکوپ و آشکارساز و متعلقاتِ آنها که برای رصد به کار میرود
واژههای مصوب فرهنگستان
سازهای بادیِ برنجی [موسیقی] دستهای از سازهای بادی ارکستر سمفونیک، از دستۀ شیپورها، که سابقا از مس ساخته میشد و امروزه از برنج ساخته میشود|||متـ . بادیهاي برنجي brasse ...
[زمین شناسی] مرکز دستگاه نقطه ای بر روی محور عمودی چرخش (دستگاه تحقیقاتی)، در ارتفاع مشابه محور هم راستا، وقتی که آن محور در حالت افقی قرار دارد. در یک ترانزیت یا تئودولیت، این نقطه نزدیک یا ...
[نساجی] وسیله اندازه گیری رنگ
ساز الکترونیکی [موسیقی] سازی که در آن اصوات بهکمک ابزارهای الکترونیکی تولید میشوند یا تغییر میکنند
[برق و الکترونیک] آلت موسیقی الکترونیکی نوعی آلت موسیقی که در آن سیگنال شنیداری به وسیله برگیر ( پیکاپ ) یا نوسان ساز شنیداری تولید و پس از تقویت الکترونیکی به بلندگو داده می شود مانندگیتار ...
[برق و الکترونیک] ابزار الکتروستایتکی سنجه ای که بر اساس نیروهای دافعه و جاذبه بین اجسام باردار کار می کند.
[حقوق] نص سند
[برق و الکترونیک] ابزار فرُودینامیکی وسیله ای الکترودینامیکی که به دلیل استفاده از مواد فرومغناطیسی نیروی آن افزایش می یابد.
[حسابداری] اوراق (اسناد) مالی