قرمز شونده، برافروخته (شدنی)، درحال گلگون شدن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرخ شونده
سرخ رنگ، رخ رو سایر معانی: سرخ، گلگون، رنگ مایل به قرمز، سرخی، ر رو، سر رنگ [نساجی] سرخ رنگ - رنگ مایل به قرمز