سکوب مخصوص جلوس اشخاص برجسته سایر معانی: شاه نشین، سکویی که تخت پادشاه را بر آن می گذاشتند، صندلی صدر مجلس، جایگاه زعمای قوم، مسند، سایبان یا اسمانه بالای تخت پادشاه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تریبون، میز مخصوص قرائت، میز جاکتابی سایر معانی: (کلیسا) میز ویژه ی قرائت انجیل
پوزه، دهان، سر لوله اب، پوزه دراز جانور، لوله کتری و غیره، پوزه زدن به سایر معانی: (حیوان)، زفر، (انسان) دک و پوز، (عامیانه) بینی (به ویژه اگر گنده باشد)، دماغ، (قدیمی) خرطوم، رجوع شود به: r ...