رورو [حملونقل دریایی] نوعی بارگیری و تخلیه که در آن بار بر روی وسایل چرخدار ازطریق شیبراهه به کشتی وارد یا از آن خارج میشود ...
واژههای مصوب فرهنگستان
پهلوگاه رورو [حملونقل دریایی] پهلوگاهی مجهز به شیبراهه که کشتیهای رورو در آن پهلو میگیرند
کشتی رورو [حملونقل دریایی] نوعی کشتی که در طراحی آن امکان بارگیری و تخلیۀ خودرو و وسایل باربَری جادهای و چرخبار و قطار ازطریق شیبراهه در نظر گرفته شده است|||متـ . شنا ...
شناور رورو [حملونقل دریایی] ← کشتی رورو
کشتی روروبارگُنجی [حملونقل دریایی] نوعی کشتی که میتواند هم بارگُنج و هم بارهای رورو را همزمان حمل کند|||متـ . شناور روروبارگُنجی ro-ro/container vessel, con-ro vessel ...
شناور روروبارگُنجی [حملونقل دریایی] ← کشتی رورو بارگُنجی
فرابَر رورومسافری [حملونقل دریایی] شناوری که همزمان قادر به جابهجایی مسافر و خودروِ با مسافر یا بدون مسافر و بارهای رورو است ...
رأسرو [زیستشناسی - علوم گیاهی] ویژگی نوعی رگبندی دارای دو یا چند رگبرگ اولین یا رگبرگهای دومین ضخیمشده که بهصورت قوسهایی همگرا به سمت رأس برگ می&zwn ...
[عمران و معماری] چراغ فرودگاه - نشان دهنده محل فرودگاه - چراغ شناسایی فرودگاه
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[عمران و معماری] علامت مشخصه فرودگاه
[عمران و معماری] درجه حرارت رجوع فرودگاه
سنکروترون با شیب متناوب [فیزیک] شتابدهندهای که در آن پروتونها نخست با شتابدهندۀ کوکرافت ـ والتون و سپس با شتابدهندۀ خطی شتاب میگیرند و بعد به حلقۀ اصلی فر ...