[عمران و معماری] رودخانه بره بره [آب و خاک] رودخانه بربره،رودخانه شریانی، رودخانه بریده بریده شده رودخانه گرگر
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ساربان، شتردار سایر معانی: شتردار شتربان
[حسابداری] عوامل تخصیص هزینه
[معدن] رودخانههای عادی (زمین شناسی فیزیکی)
طرح ریز، کوشا و زرنگ سایر معانی: مدبر
راننده [رایانه و فنّاوری اطلاعات] برنامهای که افزاره را به کار میاندازد و هدایت میکند
واژههای مصوب فرهنگستان
رجوع شود به: army ant
گشتنامۀ راننده [گردشگری و جهانگردی] نوعی گشتنامۀ اجرایی مخصوص رانندۀ گشتها که عمدتا شامل دستورالعملهایی دربارۀ زمانبندی و مسیرگزینی است ...
[عمران و معماری] کنش راننده
[عمران و معماری] عکس العمل راننده - واکنش راننده
[عمران و معماری] پاسخ راننده - عکس العمل راننده - واکنش راننده
[زمین شناسی] مصب رودخانه غرق شده انتهای پائینی یک رودخانه که عریض شده یا توسط آب دریا که کرانه را در بر می گیرد، غرق شده است – یک خلیج دهانه ای یا مصب مانند : خلیج Chesapeake.