حرکت مسافر از مبدأ به مقصد و بازگشت وی به همان مبدأ [حملونقل درونشهری - جادهای]
واژههای مصوب فرهنگستان
هرگونه جابهجایی لوکوموتیو در داخل ایستگاهها یا بین آنها [حملونقل ریلی]
نمایشی از دوقطبی ساده برای ساختار ایستابرقی/ الکترواستاتیکی اَبرهای باردار منفرد [علوم جَوّ]
نوعی شیر اصلی برای پر کردن مخزن هوا و گرفتن یا آزادسازی ترمز [حملونقل ریلی]
بخشی از آلایش خوراکی که شامل معدۀ چهارقسمتی نشخوارکنندگان است [علوم و فنّاوری غذا]
مؤلفۀ شعاعی رو به مرکز شتاب ذرهای که در مسیر دایرهای حرکت میکند [فیزیک]
تلاطم آب حاصل از برهمکنش جریانها و باد [اقیانوسشناسی]
نوعی شیوۀ پناهی که در آن برشها در نوارهایی با عرض مشخص اجرا میشوند [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل]
نسبت سفرهای آینده به سفرهای فعلی از یک مبدأ به یک مقصد مشخص [حملونقل درونشهری - جادهای]
نوعی پروتئین که مستقیم یا غیرمستقیم موجب تنظیم مثبت یا منفی رونویسی میشود [زیستشناسی - ژنشناسی و زیستفنّاوری]
عواملی که مردم یک کشور را براساس شباهتهای فرهنگی، در مقام ملتی واحد، با یکدیگر متحد و یکپارچه میسازد [جغرافیای سیاسی]
فرانامهای که آیندههای ممکن را توصیف میکند [آیندهپژوهی]