سیارات عمده، سیارات کبار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[نفت] تخلخل اولیه
بهرهوری نخستین [مهندسی منابع طبیعی - محیط زیست و جنگل] نرخ تولید زیتوده ازطریق فرایندهای نورساختی و شیمیساختی خودپروردها، عمدتا گیاهان سبز، به شکل مواد آلی ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[برق و الکترونیک] تابش اولیه تابشی که به طور مستقیم از منبع آن بدون قرار گرفتن تحت تاثیر عوامل مختلف دریافت می شود .
[برق و الکترونیک] تابنده اولیه بخشی از سیستم آنتن که انرژی از آنجا سیستم فرستنده را ترک می کند . توزیع انرژِ ی می تواند پس از این مرحله در قسمتهای دیگر سیستم انتن اصلاح شود .
[پلیمر] بازیابی اولیه
بازتاب اولیه [ژئوفیزیک] انرژی یا موجِ لرزهای که تنها یک بار بازتاب شده است
[زمین شناسی] سقف اصلی که بلافاصله در بالای معدن قرار می گیرد . ضخامت آن ممکن است از یک تا چند هزار فوت تغییر کند
[عمران و معماری] شبکه راههای اصلی - شبکه راههای درجه یک - شبکه راههای نخستین
عصب حسی اولیه [علوم پایۀ پزشکی] عصبی حسی واقع در ابتدای یک مسیر آوَرانی (afferent) که با گیرندهای آغاز و به همایهای با یک عصب حسی ثانویه ختم میشود ...
[زمین شناسی] سپتولوم اولیه - دیواره اصلی یک حجره کوچک در پوسته فرامینیفری ؛ به عنوان مثال سپتولوم محوری اولیه و سپتولوم متقاطع اولیه .
[علوم دامی] اسپرماتوسیت اولیه .