لیست واژه‌ها

primary caries

پوسیدگی اولیه [پزشکی - دندان‌پزشکی] ضایعۀ اولیه‌ای که مستقیما از سطح خارجی دندان آغاز می‌شود

واژه‌های مصوب فرهنگستان

primary carrier flow primary flow

[برق و الکترونیک] جریان حامل اولیه، جریان اولیه جریان حاملی که ویژیگیهایاصلی نیمرسانا را معین می کند .

دیکشنری انگلیسی به فارسی

primary cementation

[نفت] سیمان کاری اولیه

دیکشنری انگلیسی به فارسی

primary clay

[زمین شناسی] رس اولیه - رسی که در محل تشکیل خود یافت می شود؛ رس باقیمانده.

دیکشنری انگلیسی به فارسی

primary cluster

[کامپیوتر] تشکیل ورودی یک جدول در اطراف یک خانه منفرد جدول

دیکشنری انگلیسی به فارسی

primary color

[سینما] رنگ اولیه - رنگ اصلی [برق و الکترونیک] رنگح اصلی رنگی که نمی توان آن را با ترکیب رنگهای اصلی دیگر ساخت قرمز، سبر و آبی، سه رنگ اصلی منتشر شونده از ماده فسفرسان لامپ تصویر رنگی، در تل ...

دیکشنری انگلیسی به فارسی

primary colors

[سینما] رنگهای اصلی [کامپیوتر] رنگهای اصلی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

primary component

[ریاضیات] مؤلفه ی ابتدایی [آمار] مولفه ابتدایی

دیکشنری انگلیسی به فارسی

primary concept

[ریاضیات] مفهوم اولیه

دیکشنری انگلیسی به فارسی

primary consolidation

[عمران و معماری] تحکیم اولیه [زمین شناسی] تحکیم اولیه

دیکشنری انگلیسی به فارسی

primary context

بافت ردۀ یک [باستان‌شناسی] وضعیت مواد باستان‌شناختی در هنگامی که بستره و همبود و جایمان آنها از زمانی که نهشته شده‌اند به ‌هم نریخته باشد|||متـ . بافت نامخدوش undisturbed ...

واژه‌های مصوب فرهنگستان

primary current

[برق و الکترونیک] جریان اولیه جریان جاری در سیم پیچ اولیه ترانسفورماتور . - جریان اولیه

دیکشنری انگلیسی به فارسی

واژه‌نامه‌ها

پیشنهاد واژه جدید