[حسابداری] مرکز درآمد
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خدمات درآمدزا [حملونقل ریلی] حملونقل مسافر در مسیرهای اصلی در ازای دریافت کرایه
واژههای مصوب فرهنگستان
(آمریکا) برچسب یا باندرول مالیاتی (که روی بطری مسکرات می زنند)
[حسابداری] درآمدهای انتقالی به دوره های آتی _ پیش دریافت
مالیات درونی یا داخلی
[حسابداری] درآمد سود بانکی (بهره)
(درآمد دولت از مالیات بردرآمد و مالیات بر فرآورده ها و غیره) درآمد درون مرزی، مالیات درون مرزی
[حسابداری] عدم تطابق دقیق هزینه ها با درآمد
[حسابداری] تهاتر درآمد با بهای تمام شده
موهبت، اعطا، دارا سایر معانی: وقف، موقوفه، بخشش، دهش، عطیه، پیشیارش، شاد داد، اهداییه، (استعداد طبیعی و غیره) ودیعه، نعمت، داده، بهره مند سازی، دادن، ودیعه سپاری (استعداد و غیره)، پیوانش [حق ...
سود، پول، مال، غرض، ربا سایر معانی: ثروت، مال و منال
بردن، گرفتن، پنداشتن، ستاندن، برداشتن، لمس کردن سایر معانی: تسخیر کردن، مسخر کردن، تصاحب کردن، فتح کردن، استاندن، یازیدن، دست اندازی کردن، ماهی (و غیره) گرفتن، صید کردن، شکار کردن، (در دست ی ...