تنهایی سایر معانی: یکتایی، یگانگی، تکی، وحدت، انفراد، سادگی، بی تزویری
دیکشنری انگلیسی به فارسی
تامین اجتماعی، بیمه و بازنشستگی همگانی سایر معانی: تامین اجتماعی، بیمه وبازنشستگی همگانی [حقوق] تأمین اجتماعی، بیمه های اجتماعی [نساجی] بیمه اجتماعی
تنهایی، خلوت، انفراد، جای خلوت سایر معانی: انزوا، تک زیستی، گوشه نشینی
پایانه، ایستگاه نهایی سایر معانی: ته، نوک، پایانجا، پایانگاه، انتها، آخر، حد، مرز، ستون مرزنما، علامت مشخص کننده ی حدود و ثغور، مقصد، هدف، (انگلیس - اتوبوس و ترن و غیره) ترمینال، آخر خط، ایس ...