(دوچرخه و سه چرخه و غیره) به عقب پا زدن (برای پس روی یا ترمز)، (امریکا - بوکس بازی) به سرعت پس رفتن، اظهار ندامت کردن
دیکشنری انگلیسی به فارسی
دوباره انجام دادن یا کردن (رجوع شود به: do بعلاوه ی re-)، دوباره اتاق را تزئین کرد [کامپیوتر] انجام مجدد - معکوس کردن اثر جدیدترین فرمان undo
فکر ثانوی (درباره ی چیزی)، اندیشه ی مجدد