[حقوق] ودیعه، سپرده حسن انجام کار
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[حسابداری] سود(زیان) انباشته [ریاضیات] سود تقسیم نشده، سود انباشته
[حسابداری] سود انباشته
[علوم دامی] جفت ماندگی ؛ بیرون نیامدن جفت در زمان طبیعی
[آب و خاک] حوضچه تاخیری،سیل پخش
retaining fee(s)حقوق مرتب برای خدمات گاه گاهی [حقوق] حق الوکاله یا مشاوره ای که به وکیل یا مشاور دایم پرداخت می شود
[ریاضیات] توپی نگاهدارنده
[حسابداری] تخصیص سود انباشته
مسلم، قطعی، حتمی، معلوم، بع، بعضی، برخی، تاحدی، اطمینان، خاطرجمعی
[زمین شناسی] دیوار پشت بند، دیوار نگهبان
دیوار حایلِ وزنی [مهندسی عمران] دیواری که وزن آن سبب ایستایی در برابر نیروهای جانبی شود
واژههای مصوب فرهنگستان
نگهدارندۀ درونتاجی [پزشکی - دندانپزشکی] نگهدارندهای که با قرار گرفتن در داخل بخش تاجی دندان پایه باعث ثبات دندانواره میشود ...