دارای تعصب قبیلهای سایر معانی: مشتاق رفت و آمد فقط با خاندان یا ایل خود، خاندانگرای، ایل گرای، وابسته به قبیله یا طایفه، دودمانی، ایلیاتی، پیوستگی ایلی
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زمان استمراری فعل: tie، وجه وصفی معلوم از فعل tie، متصل کننده