حل [موسیقی] 1. حرکت از صداهای ناملایم و ناپایدار به ملایم و پایدار 2. آرامش و تعادل ایجادشده پس از نقطۀ اوج در روند داستان فیلم
واژههای مصوب فرهنگستان
ثبات قدم، تحلیل، دقت، تجزیه، نیت، قصد، تصویب، نتیجه، تصمیم، عزم، عزیمت، حل، رفع، تفکیک پذیری، عزم راسخ سایر معانی: جداسازی، جدایش، واکافت، اراده، خواست، گزیر، قطعنامه، بازفرمود، مصوبه، تصویب ...
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[برق و الکترونیک] تفکیک در جهت زاویه ای که دو جسم ه مفاصله باید به آن مقدار در جهت از هم جدا باشند تا بتوان آنها را روی صفحه نایش رادار تشخیص داد .
[برق و الکترونیک] تفکیک در برد فاصله ای که دو جسم هم جهت باید به آن مقدار در برد از هم جدا باشند تا بتوان آنها را روی صفحه نمایش رادار تشخیص داد .
[ریاضیات] تجزیه ی بردار
[برق و الکترونیک] ( وج ) تفکیک دسته خطوط همگرای تدریجی در الگوی آزمایشی برای اندازه گیری تفکیک در تصویر تلویزیون .
تفکیک شنیداری [شنواییشناسی] توانایی ساختارهای گوش داخلی و دستگاه عصبی در افتراق بسامدی و زمانی صداهایی که همزمان تولید میشوند ...
[برق و الکترونیک] حد تفکیک فرمان بیشترین حد تغییر متغیر فرمان در سیستم کنترل پسخوردی بدون آنکه تغییری در متغیر کنترل شونده ی نهایی ایجاد کند .
(امریکا) مصوبه ای که از یکی از مجلسین گذشته است و مورد تایید مجلس دیگر نیز هست (ولی رسما به تصویب آن نرسیده است)
حل تعارض [علوم سیاسی و روابط بینالملل] فرایند پایان دادن به تعارض ازطریق تجدیدنظر در روابط طرفها بهگونهایکه اهداف آنها بدون تعارض محقق شود یا اهدافشان دیگر با ه ...
[زمین شناسی] تفکیک مدل رقومی ارتفاع [آب و خاک] تفکیک مدل رقومی ارتفاع
[برق و الکترونیک] قابلیت تفکیک فاصله توانایی سیستم رادار در تشخیص دو هدف نزدیک به هم ( هواپیما یا کشتی) . یک سیستم با قابلیت تفکیک ضعیف هر دو هدف را به صورت پژواک واحد روی صفحه ی « پی پی آی» ...