[عمران و معماری] قیر تفاله - قیر ته مانده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[ریاضیات] کلاس مانده ای، طبقه ی مانده ای
[زمین شناسی] رس بر جای مانده - مواد رسی که توسط هوازدگی بر جای سنگ حاصل از تجزیه شیمیایی فلدسپات یا سایر کانیهای سنگی یا از حذف سازنده های غیررسی کانی توسط انحلال از یک سنگ رس دار می باشد. ( ...
[ریاضیات] غلظت مانده ای
[ریاضیات] روش تصحیح باقیمانده
[زمین شناسی] کانسار باقیمانده - الف) باقیمانده ی تشکیل شده توسط هوازدگی درجا. - ب) کانساری که در رس، توسط تبدیل اجزای فلزی (مثلاً منگنز، آهن، سرب یا روی) به اشکال اکسید شده توسط هوازدگی در ی ...
[حسابداری] سیاست سود سهام مازاد
[زمین شناسی] گنبد باقیمانده - رجوع شود به تاقدیس باقیمانده (residual anticline).
[عمران و معماری] اثر ثانوی [آب و خاک] ثاثیر بقایای (پوشش گیاهی)
[برق و الکترونیک] نسبت خطای باقی مانده
[حقوق] مانده ماترک (پس از تصفیه دیون و پرداخت هزینه ها)
[معدن] هالههای نمایان برجا (ژئوشیمی)