جبران کننده، پاداش دهنده
دیکشنری انگلیسی به فارسی
جبران کننده ,پاداش دهنده ,تاوانی
پر منفعت سایر معانی: سودآور، دارای درآمد، استفاده دار، پولساز، انتفاعی، سودمند، مفید، بافایده
سودمند، نافع، پرمنفعت سایر معانی: سود آور، پر سود، پر درآمد، پول ساز، موفق
سودمندانه، بطورمفید، چنانکه سود دهدیا منفعت رساند