[برق و الکترونیک] پل راه دور
دیکشنری انگلیسی به فارسی
[کامپیوتر] خدمات محاسباتی از راه دور
پیشانه دور دست
(مهار کردن موشک یا هواپیما و تلویزیون و غیره از راه دور با امواج رادیویی) کنترل از راه دور، دور لگام، دور واپاد، دور فرمان، کنترل از دور [عمران و معماری] کنترل از راه دور [برق و الکترونیک] ک ...
[برق و الکترونیک] قطع دور مشخصه ای که در آن بایاس منفی بزرگی برای قطع کامل جریان خروجی لامپ الکترونی یا قطعه تقویت کننده دیگر لازم است.
ادخال کار از دور [کامپیوتر] ورود برناه از راه دور ؛ وارد کردن کار از راه دور
[برق و الکترونیک] خط راه دور خط ارسال برنامه بین نقطه پیکاپ و استدیو پخش یا ایستگاه فرستنده.
[برق و الکترونیک] حس کردن از راه دور 1. کسب اطلاعات با حسگرهایی که با پدیده یا جسم تحت مطالعه اتصال فیزیکی ندارند، مانند اندازه گیری تابش، دما، فشار متغیرهای دیگر با حسگرهایی که ممکن است در ...
[برق و الکترونیک] وسیله نقلیه هدایت شونده از راه دور هواپیمای روباتی که از طریق دو خط ارتباطی موج رادیویی از ایستگاه زمینی یا هواپیما مادر که میتواند کیلومترها دورتر باشد، کنترل می شود. هدای ...
خدمات دورتنظیمی هدایت نامشروط تماس [مهندسی مخابرات] خدماتی که به مشترک امکان میدهد از راه دور همۀ تماسهای ورودی را بدون هیچ شرطی به خطی دیگر هدایت کند|||متـ . خدمات دورتنظیمی هدا ...
واژههای مصوب فرهنگستان
[زمین شناسی] سنجش از دور فرا طیفی
پریشان خیال سایر معانی: منتزع، جدا شده، مجزا شده، برآهیخته، مختصر